طب پست مدرن دریک نگاه
نوشته :ترکان عینی زاده
ویراستاری مجدد : دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه
پست مدرنیسم جنبشی معاصر است که تأثیر قابل ملاحظهای در روند مطالعات اخیر داشته است. از این جریان در تلقی عام و کلاسیک به عنوان مهمترین عامل نسبیتگرایی یاد شده است و بسط آن با نقد جریان روشنگری و خردباوری مدرن، عینیت گرایی را که یکی از شاخصهای علم در دوران مدرنیسم است به چالش میکشد. در این میان نگرش و عملکرد پزشکی نیز در جریان تحولات فکری و تحت تأثیر جهان بینی و فلسفه حاکم بر دورههای مختلف تغییر یافته است و در نهایت ظهور پست مدرنیسم در قرن بیست و یکم در علم پزشکی، تفاسیر جدیدی از سلامت،بیماری، مفهوم و رویکردهای پزشکی را به همراه داشته است. این رویکرد جدید، جامعه پزشکی و کارگزاران خدمات درمانی مدرن و نقش آنها را در بهبودمراقبت های بهداشتی و سلامت بیماران، مورد نقد قرار داده است. مقاله حاضر با مطالعه و بررسی این امر سعی در ترسیم سیر تحولاتی دارد که به تناسب تحول جریانهای فکری مختلف، در حوزه پزشکی رخ داده است
کلید واژه: پزشکی پست مدرن ـ پزشکی سنتی ـ پزشکی مدرن – پست مدرنیسم ـ مدرنیسم ـ مدل زیست پزشکی ـ مدل زیست فرهنگی.
مقدمه
مدرنیسم به عنوان یک دوران تاریخی پس از رنسانس فرهنگی در اروپا آغاز گردید. از ویژگیهای مهم این دوران میتوان به رشد شهرنشینی، گسترش وتوسعه علوم جدید، پدیدآمدن نهادهای جدید سیاسی، اجتماعی و آموزشی اشاره کرد. در این دوره به موازات از میان رفتن تدریجی نظامهای سنتی و پیشرفته سریع علوم و تکنولوژی، عقل به عنوان مرجع نهایی مشروعیت شناخته شده و ناگزیر شاهد افزایش تدریجی دین گریزی و گرایش به انسان باوری هستیم.
پیش از دوره مدرن دین از جایگاه ویژهای در جامعه سنتی برخوردار بود؛ چرا که توجیه کننده نهایی رفتارها بوده و تصویر کلی از جهان را در اختیار فرد میگذاشته است. اما در دنیای مدرن این اندیشه جای خود را به اندیشه علمی میدهد و ایمان به علم جانشین ایمان دینی میشود. در این زمینه میتوان از پوزیتیویسم به عنوان نمودی از دین گریزی مدرن نام برد. باور به کسب معرفت از طریق تجربه و منفعل بودن ذهن انسان در این روند از جمله اصول اساسی اندیشه پوزیتیویستی است. در واقع در این دیدگاه دانش درباره جهان عینی فقط از راه علوم تجربی امکان پذیر است و وحی و شهود به عنوان منابع کسب معرفت زیر سئوال میروند. همچنین در این اندیشه احکام و قضاوتها به دو دسته حکمها و داوریهای واقعی و ارزشی تقسیم میشوند. بنابراین عقل و دریافتهای آن جایگاه و اهمیت ویژهای در این دیدگاه مییابند. به مرور و پس از مواجهه با بحرانهای ناشی از نوع نگرش و تفکر دوران مدرن، شاهد ظهور رویکرد جدیدی در تفکر هستیم که پست مدرنیسم نام دارد.(حقیقی؛1381)
اصطلاح پست مدرن حدوداً از سال 1950 یعنی بعد از اوج مدرنیسم و در پایان جنگ جهانی دوم ظهور پیدا کرد و در حوزههای فکری و فرهنگی گوناگون از جمله معماری، ادبیات، سینما و نقد هنر گرفته تا جامعهشناسی، مردمشناسی، سیاست و فلسفه به کار گرفته شد. این تفکر به تدریج دامنه خود را در زمینههای مختلف علمی نیز گسترش داد تا آنجا که ”ژان فرانسوا لیوتار“ در اثر معروف خود از “علم پست مدرن“ سخن میگوید.(همان)
پست مدرنیسم در واقع در نقد بنیادهای مدرن شکل گرفته است و از جمله نقدهای اساسی که به دوران مدرن وارد میکند، نقد روشنگری و خردباوری مدرنیسم است. در اندیشه روشنگری، عقل نیروی ضد اسطوره و سنت به شمار میرود و نیروی استدلال عقلی به عنوان مرجع مشروعیت پیشنهاد میگردد. به این ترتیب مدعی تحقیق شکلهای عقلانی زندگی فردی و اجتماعی است.(همان) از سوی دیگر روشنگری با ادعای شناخت یقینی و ثابت عالم در چارچوب ایدئولوژیهای نوین، نوید ظهور دنیای پیشرفته و مترقی را میداد. اما متفکران پست مدرن با نقد فراگیر و ریشهای عقل این ادعای روشنگری را رد میکند و منکر پیشرفت در علم و بهبود اجتماعی یا هر تعبیر دیگری از پیشرفت میشود و در مقابل به جای اصطلاح ”پیشرفت“، واژه ”تغییر“ را به کار میبرد.
فوکو در نقد مطلق باوری علم در دوران روشنگری معتقد است، حقیقت در هر جامعهای براساس نوع رابطه قدرت و دانش ساخته میشود و بنابراین اعتبار حقیقی نسبی است. به این ترتیب متفکران پست مدرن بر این باورند که عقل همواره ریشه در شرایط اجتماعی، فرهنگی و تاریخی دارد و مقولهها ومعیارهای ارزیابی آن در وضعیتهای زمانی و مکانی مختلف، متفاوت است. لذا این نگاه با نسبی کردن شناخت و حتی با نسبی دانستن حقیقت و معرفت همه ادعیههای روشنگری را در معرض تردید قرار داد و نفی نمود.
پزشکی نیز همچون سایر شاخههای علمی متأثر از جهان بینی و فلسفه حاکم بردوران مختلف است. به این ترتیب در دورههای متفاوت با توجه به رویکردهای مختلف نسبت به انسان و نوع برداشت از حقیقت، فلسفه و نیز عملکرد پزشکی دستخوش تغییر شده است. مقاله حاضر نیز سعی در ترسیم تحول در رویکردهای علم پزشکی دارد و در پی یافتن پاسخ این پرسش است که پزشکی چگونه در جریان تحولات فکری مختلف، تغییر یافته است و در هر دوره چه رویکردی نسبت به یافتهها و برداشتهای دوران قبل داشته است.
نگرش علم پزشکی از سنتی تا پست مدرن:
در جهان بینی سنتی «کل» حیثیتی مستقل از اجزاء داشته و هستی را صرفاً منحصر به اجزاء متکثر مستقل از یکدیگر نمیداند. طب سنتی نیز بر اساس چنین فلسفهای به طبیعت مینگرد . لذا انگاره طب سنتی بدن انسان را مجموعهای از اجزاء که فقط با یکدیگر ارتباط مکانیکی دارند تلقی نمیکند بلکه برای بدن انسان شأن مستقل قائل است و اختلال اجزاء را ناشی از برهم خوردن حقیقت کلی میداند. در باور اطباء سنتی انسان تنها یک موجود زیستی و بیولوژیک نیست بلکه ترکیبی از روح و جسم است و بیماری نتیجه از بین رفتن تعادل در نظامی است که تمام ارکان و عناصر آن صرفاً مادی نیست. به این ترتیب طب سنتی از رهگذر باور به وحدت و پیوند بین جوانب مختلف انسان، یعنی جسم و نفس و روح، در روند درمان نیز توجه خود را معطوف به کلیت بدن بیمار میکند.
از سوی دیگر طب سنتی مبتنی بر طبیعت بوده و از گیاهان و مواد معدنی و حیوانی جهت درمان بیماریها بهره میبرد و برای تبدیل این مواد طبیعی به دارو غالباً دخل و تصرف زیادی در آنها اعمال نمیکند.
اما به مرور در پس تحولات اجتماعی، جمعیتی و پیشرفت تکنولوژی در دوره مدرن، نیازها و مطالبات افراد نیز تغییر یافت و در این راستا مراقبتهای پزشکی پیش از دوران مدرن نیز، با پذیرفتن تکنولوژی جنبش مدرنیسم، به سمت مدرنیزه شدن پیش رفت. به این ترتیب، در سالهای آخر قرن 18 شاهد ظهور طب مدرن هستیم.
در حالیکه در طب سنتی سه مبنای اسطورهای، مذهبی و تجربی ـ علمی در نظر گرفته میشود. طب مدرن با حذف مبانی اسطورهای و مذهبی تنها تجربه، آزمایش و علوم عقلی را مبنا و پایه مفروضات خود میداند. لذا طب مدرن تجربهگرایی را مبنای اندیشه و عملکرد خود قرار داد. در این دوره اهمیت زیادی به کالبدشناسی آسیبشناختی داده میشد و به اعتفاد فوکو”نگاه“ در این دوره اقتدار مییابد به طوری در این روند چشم و عمل دیدن، سرچشمه وضوح میشود و این نگاه دقیق و هوشیاری تجربی گستره آزمایش را مشخص میکند.(فوکو؛1385)
بعلاوه طب مدرن برخلاف طب سنتی توجه دقیق خود را نه به تمام بدن به عنوان یک کل، بلکه بر عضو خاص معطوف میداد و آن عضو را مورد توجه و تجزیه دقیق قرار میدهد. فوکو در این باره از جایگزین شدن پرسش «کجای بدن شما آسیب دیده است؟» به جای پرسش «ناراحتی شما چیست؟» یاد میکند که هر یک دستور زبان و سبک خاص خودشان را دارند. به این ترتیب شاهد توزیع تازهای از عناصر مجزای فضای جسمانی هستیم که در آن جدایی بافت در تقابل با توده عملکردی یک اندام قرار میگیرد. فرض فلسفی نهفته در این رویکرد این است که «کل» هیچ حیثیتی مستقل از اجزاء خود ندارد و در واقع خاصیت آن از برآیند خاصیت اجزاء حاصل میگردد.
علاوه بر اینها فوکو کلینیک را به عنوان یک واقعیت تاریخی پدیدهای مدرن می داند و پیدایش آن را در ارتباط با تجدید ساختار پزشکی قرار می دهد. از نظر فوکو پیدایش کلینیک در تاریخ پزشکی از اهمیت زیادی برخوردار است و اهمیت واقعی خود را مدیون این حقیقت است که نه تنها موجب تجدید سازمان عمیق در گفتمان پزشکی شده است بلکه اصولاً هر گفتمان ممکن درباره بیماری را تغییر داده است.(همان)
یکی دیگر از مبانی طب مدرن برخلاف طب سنتی به کارگیری داروهای شیمیایی ساختگی است. همچنین درنتیجه پیشرفت فنآوری جدید، به کارگیری ابزارها و وسایل فنی پیچیده در طب مدرن گسترش یافته است.
اما پزشکی مدرن علاوه بر دستاوردهایی که به همراه داشته، حامل آسیبها و عوارض سنگینی نیز بوده و رفته رفته آن را با بحران مواجه کرده است. به طوری که در سالهای اخیر شاهد هشدارهایی در این زمینه هستیم. تا آنجا که به گفته “روی شوارتز“، عضو انجمن پزشکی آمریکا، ”ما باید مردم را نسبت به بیثباتی و عدم قطعیت پزشکی جدید آگاه نمائیم. در پناه چنین پزشکی است که بسیاری از مردم نه تنها درمان نمیشوند، بلکه در مواردی با مشکلاتی نیز روبرو میگردند. این یک واقعیت است که پزشکی امروز، بر پایه آزمایش و خطا بنیان نهاده شده است. (چارلز: 2) به نظر میرسد در این میان دور شدن از درمانهای طبیعی و گیاهی و در مقابل محور قرار دادن درمانهای شیمیایی در بروز این آسیبها و عوارض بیتأثیر نبوده است. در این زمینه میتوان به بیماریهای «پزشک زاد» یا «پزشک ساخته» اشاره نمود یعنی آن دسته از بیمارهای که محصول جنبههای مختلف پزشکی مدرن هستند. این دسته از بیماریها به مثابه خطری برای سلامت شناخته شده اند. بطوری که تعداد قابل توجهی از بیماران با مشکلاتی که محصول معالجات و یا تأثیرات نامطلوب داروها میباشد، مواجه شدهاند. بیماریها ی پزشک زاد میتواند محصول عواملی از جمله اشتباهات در تجویز و یا استفاده از داروهای نامناسب، سوانح ناخواسته، استفاده نامناسب از شیوههای تشخیص و درمان، آسیبها و پیامدهای جانبی پزشکی مدرن و اعمال جراحی باشد. بسیاری از داروهای شیمیایی با آثار جانبی همراهند.(همان:3) در این مورد میتوان به برخی داروهایی که در درمان بارداری تجویز میشوند اشاره نمود .
به باور برخی از جامعهشناسان همچون ایلیچ (1978و 1974)، تأثیر بیماریزای خدمات سلامت کنونی مدام رو به افزایش است؛ به طوری که در استفاده از خدمات پزشکی برای مسألهای نسبتاً جزئی، این خطر بیمار را تهدید میکند که در معرض معاینهها و درمانهایی قرار گیرد که مسألهای وخیمتر نسبت به مسأله اولیه را پدید میآورد. در حالیکه بسیاری نوشتههای علمی در زمینه پزشکی مدرن بیشتر تمایل به تفسیر مثبت و خوشبینانه از اثرات داروهای جدید خود دارند؛ در پزشکی پست مدرن، خطرات و اثرات جانبی، جایگاه بسیار مهمی پیدا کرده و توجه به آن در اولویت قرار گرفته است. (آرمسترانگ وتوکل، 1387: 285)
از سوی دیگر ایلیچ در استدلال خود از این هم فراتر میرود و به باور وی تأثیرات بیماریزای پزشکی چنان گسترهای یافتهاند که نهاد پزشکی خود تبدیل به یک تهدید برای تندرستی شده است. ایلیچ معتقد است همگانی شدن و در دسترس بودن پیش از اندازهی خدمات سلامت، برای سلامت جامعه مضر است و به آن آسیب میرساند. به طوری که موجب میشود مردم بیش از آنکه ”واقعاً“ مورد نیاز است، از این خدمات استفاده کنند و این امر منجر به افزایش وابستگی به پزشگان گردیده است و این وابستگی شکلی از بیماری است که سلامت و شاداب انسانهای مستقل و خود مختار را تضعیف میکند. (همان: 287)
به مرور و در اواخر قرن بیستم و در پی گسترش رویکرد پست مدرن در حوزههای مختلف علمی، پزشکی مدرن نیز مورد بازنگری قرار گرفته و افرادی چون ایلیچ و توماس مک کئون ، نقش پزشکی مدرن را در بهبود مراقبتهای بهداشتی و سلامت بیماران مورد انتقاد قرار دادند. به این ترتیب ظهور پست مدرنیسم در حوزه پزشکی، تفاسیر جدیدی از سلامت، بیماری و مفهوم پزشکی و رویکردهای آن را به همراه داشته است.
موریس در مقاله خود به سه ویژگی عمده تفکر پست مدرن اشاره کرده است که مستقیماً بر مراقبتهای بهداشتی تأثیرگذار بودهاند:
اول اینکه دوران پست مدرن با دوره سرمایهداری مصرف گرا منطبق است و در آن مراقبتهای پزشکی نیز همچون یک کالا از سوی افراد متقاضی خرید و فروش میشود. از سوی دیگر چنانچه گذشت، متفکران پست مدرن همه انواع علم را مربوط به تاریخ و تأثیرپذیر از فرهنگ میدانند و به باور آنها حتی دقیقترین علوم نیز نمیتوانند به طور دقیق بیانگر و نشاندهنده حقیقت باشند. به این ترتیب صفت نسبیت گرایی پست مدرن، علم باوری مدرنیسم را که بر مبنای آن عینیت گرایی یکی از شاخصهای علم فرض میشود، به چالش کشیده و از این رهگذر خط بطلانی به باور قطعیت احکام علمی میکشد. در نهایت بحثها و کدهای اجتماعی پست مدرن دادههای علمی را به صورت داستان درنظر گرفته و از دیدگاه راویان به بطن فرهنگ راه پیدا میکند در باور متفکران پست مدرن تأثیر کدهای فرهنگی در نوع تجارب، سلامتی و بیماری اهمیت زیادی دارد و براساس این باور مطالعات جدیدی در زمینه «روای در مطالعات پزشکی» انجام شده است.
در دوران مدرن حقیقت بیماری فقط در دست پزشکان بود و توضیحات علمی بیولوژیکی و عینی تنها توسط پزشک انجام میشد و در نهایت تنها به تجویز صرف دارو میانجامید. اما راوی پست مدرن خود بیمار است. که داستان بیماری خود را شرح میدهد. (8: 2000, Morris)
برخی دیگر از تفاوتهای پزشکی پست مدرن نسبت به پزشکی مدرن مربوط به روند درمان است. در واقع برخلاف پزشکی مدرن که بر رضایت بیمار تأکید میکند، تأکید پزشکی پست مدرن بر تجارب بیمار است. (1552: 1999, Muir Gray) در این روند بیشتر توجهات معطوف به نوع روابط افراد در روند درمان است. به طوری که در رویکرد پزشکی پست مدرن ویژگی رفتاری پرسنل درمانی، مانند روابط کلامی و غیرکلامی، نوع مشاوره و مشارکت بیمار در روند تصمیمگیری مورد توجه قرار میگیرد.
«جورج انگل » در مقالهای تحت عنوان «مدل زیست پزشکی » (1977)، تفکیک ذهن و جسم را از خصوصیات مدل زیست پزشکی مدرن میداند که طی آن با بیمار همچون موجودی کاملاً زیست شناختی برخورد میشود؛ به طوری که در این مدل انسان در حد یک بدن مکانیکی که فقط با زبان فیزیک و شیمی سروکار دارد، تقلیل مییابد. در مقابل پزشکی پست مدرن قائل به ”مدل زیست فرهنگی “ است؛ یعنی مدلهایی که به انسان و بیماری او نه به عنوان یک کارکرد معیوب بلکه به عنوان یک تجربه جدید از زندگی و ساختار فرهنگی ـ اجتماعی مینگرند.
(8: 2000, Morris)
بنابراین به طور کلی دو دیدگاه در نظریه مربوط به سلامت مورد توجه است. دیدگاه اول ناهنجارگرایان هستند که معتقدند بیماری را میتوان بدون ارجاع به ارزشها و با توجه به ارزیابی تجربی کارکردهای بدن تعریف کرد. در مقابل دیدگاه هنجارگرایان قرار دارد، که سلامت و بیماری را مفاهیمی ذاتاً ارزش بار میدانند و معتقدند تصمیم درباره حالات بدن یا روان مستلزم آن است که چه چیزی مطلوب یا نامطلوب، مفید یا بیفایده، خوب یا بد است. به این ترتیب هنجارگرایان پیش دارویهای ارزشی و فرهنگی را در تعیین سلامت و بیماری در پزشکی دخیل میدانند.
لذا از بارزترین خصوصیات مدل زیست فرهنگی که آن را از مدل زیست پزشکی متمایز میکند، اعتقاد به ارتباط عناصر فرهنگی و بیولوژی در ساختار انسان است. براساس این مدل دریافتهای افراد که براساس باورهای آنها شکل میگیرد، فرآیندهای بدن آنها را تغییر میدهند. به این ترتیب در دنیای پست مدرن که همه چیز از تغییرات تاریخی، اجتماعی و فرهنگی تأثیر میگیرد، بیماری نیز در مرکز ارتباط بیولوژی و فرهنگ در نظر گرفته میشود.
این تغییر دیدگاه از مدل زیست فرهنگی به مدل زیست پزشکی حتی در برداشتی که پزشکان از اصطلاح درد داشته نیز تأثیر گذاشته است و در رویکرد پست مدرن درد نیز اساساً توضیحی روانی، اجتماعی و فرهنگی، یافته است؛ به طوری که بنابر یافتههای مؤسسه بینالمللی مطالعات درد، احساس درد از فردی به فرد دیگر بنابر تفاوتهای تجربههای فردی، احساسات، بارحافظه و شبکههای اجتماعی متفاوت است و دیگر آن را صرفاً انتقال عملکرد منفی عصبها به حساب نمیآورند. (9: 2000, Morris)
لذا توجه به این واقعیت که دنیای بیمار و تجارب زیست شدهی او در درک و کنترل بیماری او اهمیت دارد، موجب پیدایش پزشکی بیمار محور شده است. براساس این رهیافت این بیمار است و نه بیماری که باید در کانون توجه پزشکی قرار گیرد و برخلاف رویکرد پزشک محور مدرنیسم، وظیفه پزشک در دوران پست مدرن بیرون کشیدن علائم و نشانهها و رسیدن به تشخیص هوشمندان نیست، بلکه گوش دادن به بیمار برای شناسایی مشکل ”واقعی“ اوست. پس این کار نیازمند برخی تصمیمگیریهای مشترک بین پزشک و بیمار برای تعیین بهترین اقدامات است. یقیقناً پزشک مهارت لازم برای این بحث را دارد اما بیمار نیز به همان نسبت از این توانایی برخوردار است و از طریق توافق و همکاری هر دو طرف احتمال اینکه درمان مناسب به بیمار داده شود و بیمار به اجرای دستورات سلامت کاملاً پایبند باشد بیشتر خواهد بود. از این گذشته چنین استدلال شده است که این شیوه منجر به رضایت بالاتر، هم در بیمار و هم در پزشک خواهد شد. (مید و باور، 2000، به نقل از آرمسترانگ و توکل، 1387: 199)
از جمله دیگر نکات مهم که باید مورد توجه قرار گیرد رابطه بین پزشکی جایگزین، پزشکی مدرن و پزشکی پست مدرن است.
در عین حال که پست مدرنیسم منبعی برای ایدههای پزشکی جایگزین نیست اما برخلاف مطلق باوری علمی و عینیتگرایی مدرنیسم، رویکرد نسبیت گرای پست مدرن با پزشکی جایگزین سازگارتر است.
به طوری کلی مدافعان پزشکی جایگزین از سه نگرش پست مدرنیستی در بحثهای خود استفاده میکنند: اول آنکه آنها ضمن ابراز تردید نسبت به کارایی زیست پزشکی مدرن آن را نوعی رشد زودرس در ذهنیت مدرن میدانند که در عین حال مادی گرایانه، مردسالارانه و سرد و بیروح است و از سوی دیگر پزشکی جایگزین را به عنوان محصول فرهنگ ”اقلیت حاشیه ای شده“ مطرح کرده و ادعا میکنند نقدهای مطرح شده درباره پزشکی جایگزین چیزی نسبت به جز قدرتی که از جانب نهادهای پزشکی شکل گرفته و کوشش میکند تا کنترل پزشکی به معنای عام را در دست بگیرد و در نهایت مدافعان پزشکی جایگزین در جستجوی یافتن جایگزینی برای مفروضات تجربی، منطقی و شیء انگارانه هستند که بنیان آن بر تجربه شخصی استوار است.
علاوه بر مباحث مطرح شده، موریس در مقاله خود از ظهور مفاهیم جدیدی چون ”همدلی“ و ”التیام“ در حوزهی پزشکی یاد می کند. همدلی از جمله مفاهیمی است که در پزشکی پست مدرن مورد توجه قرار گرفته است و منظور از آن درک احساسات بیمار در نیاز او به مراقبتهای بیشتر است. اما این مفهوم بسیار چالش برانگیز است و در نظریههای پست مدرنیستی اخیر هیچ معنای ثابتی ندارد. در حالیکه برخی روند همدلی و درک احساسات دیگران را ممکن میدانند، برخی دیگر از متفکران، همچون امانوئل لویناس به واسطة مسأله دیگر بودن» دیگری در پذیرش این عقیده و چارتر دیده شدهاند. (11: 2000, Morris)
یکی دیگر از ویژگیهای پزشکی پست مدرن تغییر نگرش پزشکی از درمان بیماری به التیام ناراحتی است. مفهوم التیام یافتن ریشه درخواستهای درونی برای تغییر وضعیت بیمار دارد. به عقیده بیوک در فقدان بهبودی کامل التیام تجربه ای بس لذت بخش برای بیمار خواهد بود و البته این امر تنها محدود به بیماران در حال مرگ نمیشود. به این ترتیب الیتام به عنوان مفهومی در مراقبتهای درد کاهی پست مدرنیستی به کار میرود.(همان:12)
نتیجهگیری:
بنابر آنچه گذشت جریان پست مدرنیسم که از دهه 1950 مطرح شد، امروز دامنه تأثیر خود را گسترش داده و در حوزههای مختلف فلسفی، علمی، اقتصادی، سیاسی شاهد حضور آن هستیم. گسترش رویکرد پست مدرن در حوزه های مختلف علمی با ایجاد تغییرت بنیادی، بار دیگر اهمیت پرداختن به فرهنگ را در مباحث علمی، به خصوص مباحث پزشکی یادآوری میکند. به طوری که در این رویکرد جدید بیماری و سلامت نیز در متن فرهنگی و اجتماعی مطالعه میشوند. نگرش پست مدرن بیولوژی را نیز در ارتباط با فرهنگ و تعامل متقابل با آن درنظر میگیرد؛ لذا عوامل تازهای همچون شیوه زندگی، رفتارهای سلامت، شرایط اجتماعی، ساختار ژنتیک و... در این شیوه نوین مورد توجه قرار گرفته و برآیند این عوامل اجتماعی را در بررسی سلامت افراد مورد ارزیابی قرار میدهند. در واقع در این روش، پزشک درباره بیمار میاندیشد و همچنین هر فردی میتواند هدف روشهای نوین پزشکی قرار گیرد.
بنابر یافتههای این پژوهش، پزشکی در دورههای مختلف تاریخ تفکر علمی و اجتماعی، اشکال جدیدی را به خود گرفته و در نهایت پزشکی پست مدرن با گسترش مفاهیم خود در سیستم خدمات درمانی در سالهای اخیر به بحثهای جدیدی پیرامون حوزه پزشکی و عملکرد آن دامنزده است. اما باید توجه داشت که پزشکی پست مدرن کاملاً از پزشکی مدرن و سنتی فاصله نگرفته است و در حالیکه تغییراتی در رویکرد کلی آنها ایجاد کرده اما همچنان از نگرشها و دستاوردهای پزشکی سنتی و مدرن بهره میبرد اما از آنجایی که پست مدرنیسم مطلق باوری و قطعیت را از یافتههای علمی پزشکی حذف میکند؛ به نظر میرسد ظرفیت بیشتری را جهت پذیرش اشکال جدید و حتی اشکال تلفیقی داشته باشد.
منابع:
1. آرمسترانگ، دیوید، توکل، محمد (1387)، جامعهشناسی پزشکی. تهران: مؤسسه فرهنگی حقوقی سینا.
2. نفیسی، ابوتراب (1364)، پژوهش در مبانی عقاید سنتی پزشکی مردم ایران. انتشارات مشعل اصفهان.
3. پارسانیا، حمید (1386)، هفت موج اصلاحات (نسبت تئوری و عمل). قم: بوستان کتاب.
4. حقیقی، شاهرخ (1381)، گذار از مدرنیته. تهران: نشر آگه.
5. فوکو، میشل (1385)، پیدایش کلینیک: دیرینه شناسی ادارک پزشکی. ترجمه یحیی امامی. تهران: نقش و نگار.
6. ام چارلز، باری. جهان در بحران: بحران پزشکی مدرن. نشریه موعود. شماره 59، صص26-29.
7. B.Morris (2000). How to speak postmodern: medicine, illness, and cultural change. The hasting center report, 30,6-16.
8. Muri Gray. J.A (1999). Postmodern medicine. The Lancet, 354. 1550-1553.
http://www.sahand272.blogfa.com/
http://www.rs272.parsiblog.com/
WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI
سری چهارم عکسهای پزشکی دکتررحمت سخنی
دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه http://www.sahand272.blogfa.com/ http://www.rs272.parsiblog.com/ WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI
west azerbaijan
ماموگرافی نجات دهنده زنان جوان از سرطان پستان
نوشته :ژاله رحیمی قراگوزایل و الهام امان پور بالانجی دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد اسلامی ارومیه
مشاورو استاد راهنما : نسرین ون آبادی از اورمیه
ویراستار علمی : دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه
روزی نیست که شاید مرگ یکی از زنان جوان در اثر ابتلا به سرطان پستان در کشورعزیزمان ایران نباشیم . سرطانی که در یکی از اندامهای حساس زنان بوجود آمده ودر این رابطه متاسفانه زنان کشورمان حتی از مراجعه به یک پزشک زنان نیز اکراه داشته و مشکل شرم از مطرح کردن درد های ناحیه پستان باعث بروز عوارض جبران ناپذیری حتی در حد مرگ میشود .از طرفی تعدادی از زنان و دختران جوان به خاطر ترس از اقدامات پزشکی یا اعلام نتیجه از طرف پزشک معالج یک واهمه کاذب داشته که نتیجه آن نیز متاسفانه جز افسوس برای خانواده بیمار و مرگ برای خود بیمار به ارمغان نمیاورد .در این مقاله بسیار ساده که توسط دو تن از دانشجویان فعال دانشگاه آزاد اسلامی ارومیه تهیه شده یکی از روشهای ساده تشخیصی کانسر یا سرطان پستان زنان را توضیح داده شده که امید است مورد استفاده قرار گیرد.
ماموگرافی عبارت است از بررسی پستان با اشعه X. ماموگرافی قادر است سرطان های پستان، تومورهای خوش خیم و کیست ها را پیش از آنکه حتی قابل لمس باشند تشخیص دهد.
دقت تشخیص سرطان پستان با ماموگرافی در حدود 85% است. این بدان معنی است که 15% سرطان های پستان در ماموگرافی از نظر پوشیده می مانند.
مامو گرافی درد ندارد و حدود 20 دقیقه طول می کشد. ( ممکن است در موقع تماس فشاری بالون با سینه برای اینکه بدن مقدار کمی اشعه دریافت کند، مختصری احساس ناراحتی ایجاد شود.
اندیکاسیون های (موارد استفاده ) ماموگرافی
انجمن سرطان ایالات متحد، آمریکا ماموگرافی اولیه را برای کلیه زنان سنین 40 - 35 سال توصیه کرده و پس از آن در زنان بدون علامت ( سنین 49-40 سال ) هر 2-1 سال یکبار و در زنان بالای 50 سال هر ساله ماموگرافی صورت گیرد.
منبع: تفسیر تستهای آزمایشگاهی پاگانا
http://www.sahand272.blogfa.com/
http://www.rs272.parsiblog.com/
WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI
کار در اورژانسها سخت ترین کارهای دنیاست
انتخاب : دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) اورمیه
به گزارش شبکه تلویزیونی سی ان ان: براساس نتایج یک تحقیق پنج شغل بعنوان بدترین شغل در دنیا معرفی شدند که در میان انها فعالیت در اورژانس های درمانی به علت فشارهای شدید و حقوق پایین بدترین شغل محسوب می شود.
براساس این گزارش شغل ملوانان و دریانوردان در رتبه دوم شغل های بد قرار دارد که علت ان هم دوری ملوانان از خانواده هایشان در اکثر مواقع، فعالیت در میان اب های خطرناک و احتمال مواجهه ملوانان با دزدان دریایی است.
سی ان ان گفت رانندگی تاکسی به علت مواجهه با جرائم و فشارهای ناشی از ترافیک و فعالیت در گاوداری های به علت سحرخیزی بسیار زود و فعالیت بیش از حد در طول روز و هفته و همچنین حرفه چوب بری به علت دشواری، فعالیت در مکانهای خطرناک و حقوق پایین دیگر مشاغل بد در دنیا محسوب می شوند.
http://www.sahand272.blogfa.com/
http://www.rs272.parsiblog.com/
WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI
شوک سپتیک خطرناکترین عامل مرگ (Septic shock)
نوشته :رویا خداداد کارشناس پرستاری از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه
ویراستار علمی : دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) اورمیه
شوک سپتیک به علت پاسخ عمومی به عفونت شدید پدید می آید. این نوع شوک ، بیشتر در سالمندان یا بیماران دچار اختلال ایمن وطن و طی اقدام تهاجمی با آلودگی باکتریایی روی می دهد. عفونتهای ریه یا شکم یا دستگاه ادراری شایعترین عوامل آن هستند و تقریباً نیمی از بیماران باکتریمی دارند.
علائم : تب و لرز، تاکی پنه، هیپوتانسیون ، تاکیکاری و مشخصه بارز آن اسهال خونی است.
تغییرات همودینامیکی در شوک سپتیک با دو طرح مشخص ظاهر می شوند. الف- مرحله زودرس یا هیپر دینامیک ب- مرحله تأخیری یا هیپو دینامیک
الف- پاسخ هیپردینامیک : در شوک سپتیک هیپردینامیک تاکی کاردی وجود دارد ، برون ده قلبی طبیعی است و مقاومت رگهای سیستیک کاهش یافته است. حال آنکه مقاومت رگهای ششی بالا رفته است
و انتهاها معمولاً گرم هستند، اما انقباض رگهای احشایی همراه با کاهش جریان خون به احشا وجود دارد.
ب- پاسخ هیپودینامیک : با پیشرفت Sepsis انقباض رگها روی می دهد و برون ده قلبی افت می کند. بیمار معمولاً دچار تاکی پنه، تب،تعریق ومنگی می شود و انتهاها سرد و سیانوتیک می شود.
بی شک تاخیر در درمان شوک بسیار خطرناک سپتیک میتواند صدمات جبران ناپذیری تا حد مرگ برای بیماران رقم بزند.برای همین دلیل به محض تشخیص این شوک بیماران باید سریعابه صورت اورژانسی درمان شوند
درمان: - افزایش کامل حجم داخل عروقی با محلول کریستالوئیدی برای تنظیم Pcwp
- حفظ اکسیژناسیون
- تقویت برون ده قلبی با داروهایی نظیر دوپامین، نوراپی نفرین و دوبوتامین
- آنتی بیوتیک درمانی بر اساس نتایج کشت
- دبریدمان یا درناژ جراحی.
http://www.sahand272.blogfa.com/
http://www.rs272.parsiblog.com/
WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI
علل گرایش جوانان و نوجوانان ایرانی به مواد مخدر
انتخاب : دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه
تا به حال به این مسئله فکر کردین که چطور یک نفر به مواد مخدر معتاد میشه؟ آیا به نتیجه خاصی هم رسیدین یا نه؟ در این جزوه علل مختلف گرایش جوانها را به مواد اعتیاد آور بررسی می کنیم.
بسیاری از جوانها و حتی پدر و مادر ها فکر می کنن که دلیل اعتیاد فرد، اصرار دوستان بوده است. در حالی که این تنها انگیزه سوء مصرف مواد در جوانان نیست. اگر بخواهیم انگیزه های مصرف مواد مخدر جوانها را بشناسیم، فهرست بلند بالایی میشه، نگاه کنین:
کنجکاوی، کسب لذت، تسکین درد، فراموش کردن مشکلات، شوخی و خنده، هیجان طلبی یا میل به خطر کردن، احساس بزرگ شدن، پیوستن به گروهی خاص و ... این علل با وجود این که چندان مهم به نظر نمی رسند، باعث اعتیاد میلیونها انسان شده اند. بیشترین علت اعتیاد جوانان در ایران دو عامل کنجکاوی و کسب لذت است.
امروزه متخصصین، یک عامل را زمینه ساز اعتیاد نمی دانند و معتقدند عوامل مختلف دست به دست هم میدن و فرد را معتاد می کنن. این عوامل تشکیل شدن از عوامل فردی ( عوامل روانی، زیستی، و بیولوژیک)، عوامل خانوادگی و عوامل اجتماعی، هر کدام از این سه عامل به تنهایی نیز قادرند تا موجب گرایش فرد به اعتیاد شوند.
یکی از مهمترین عوامل گرایش جوانان و نوجوانان به مصرف مواد اعتیاد آور کنجکاوی و هیجان طلبی است.
فشار های عصبی و بیماریهای روحی: کسانی که دائماً در معرض فشار های عصبی و محیطی قرار دادن، بیشتر از دیگران در معرض خطر گرایش به اعتیاد هستن. موقعیت هایی همانند کنکور، ازدست دادن نزدیکان، شکستهای عاطفی، مالی، شغلی، تحصیلی، انتخاب همسر و ... ممکن است در زندگی هر جوانی پیش آید و اگر شما راه صحیح مقابله با آنها را ندانید، امکان دارد برای دست یابی به تسکین و آرامش مقطعی، به مواد اعتیاد آور روی آورید. از آن جایی که امروزه رابطه بین بیماریهای روانی و اعتیاد به اثبات رسیده، خیلی خوب است که جوانها به جای راه حلهای مقطعی و نادست (توسل به مواد اعتیاد آور ...) به فکر یافتن راه حلهای مناسب برای رفع مشکلات خود باشند.
سن بحرانی: سنین شانزده تا بیست و چهار سال، سنین پر خطری برای جوانان محسوب میشن.
شخصیت های خاص: بعضی از افراد با خصوصیات شخصیتی خاص خودشان، بیشتر در معرض خطر اعتیاد قرار می گیرن، به طور مثال کسی که به خاطر خجالت و رو در بایستی ، توان نه گفتن به دوستش را نداره، ممکنه با هر تعارف ساده به مصرف مواد آلوده بشه. ممکنه یک نفر در نتیجه کمبود اعتماد به نفس سراغ مواد بره و یا بر عکس اعتماد به نفس بالایی داشته باشه و فکر کنه که با مصرف مواد به هیچ وجه معتاد نمی شه. حالا فردی را تصور کنید که دائما تو خودشه و با کسی حرف نمی زنه. این فرد بدنبال مصرف مواد، اخلاقش عوض میشه و فکر میکنه می تونه مشکل رفتاری خودش را تا آخر عمر با مصرف مواد بر طرف کنه. در صورتیکه اعتیاد به مرور زمان مشکلات او را چندین برابر و چند برابر خواهد کرد. جوانی که دائماً نظرش عوض میشه و در تصمیم گیری ضعیفه، در آن لحظه خاص که باید برای یک عمر زندگیش تصمیم بگیره، اشتباه می کنه و همه چیز خراب میشه.
مشکلات جسمانی: بعضی ها برای تسکین درد از مواد مخدر استفاده می کنن. در صورتی که پزشکان با بهره گیری از داروهای مسکن، میتونن طوری درد رو کنترل کنن که فرد به آن داروها وابسته نشه.
عدم آگاهی از خطرات مصرف مواد مخدر: گروهی دائماً در حال تبلیغ برای مواد مخدر هستن، برای این که یا رفتار خودشون رو توجیه کنن و یا مواد شون رو بفروش برسونن. ولی اگر جوانها از خطرات و عوارض مصرف مواد واقعاً اطلاع درستی داشته باشن، محاله که هر گونه ماده اعتیاد آوری را مصرف کنن.
نگرش مثبت به مواد مخدر: مجموع اطلاعات غلط و باورهای نادرست، موجب میشه که فرد، نگرش و دیدگاه مثبتی نسبت به مصرف مواد مخدر پیدا کنه و زشتی مصرف برایش از بین بره. اینکه ببینیم اطلاعات درست را از کجا بگیریم و از کی بشنویم، اهمیت زیادی داره.
مشاغل خاص: بعضی از مشاغل خاص که فعالیت جسمی سنگین و تغییر ساعتهای خواب و بیداری را به دنبال دارن، فرد را مستعد ابتلا به اعتیاد می کنن، کسانی که این مشاغل رو دارن، باید بیشتر مراقب خودشان باشند.
اضطراب، افسردگی شدید، پرخاشگری و رفتارهای ضد اجتماعی، زمینه ساز بروز اعتیاد هستند.
ممکنه همه خانواده ها، در همه زمینه ها، کاملاً موفق نباشن. ساختار خانوادها همیشه یکسان نیست. بعضی از خانوادها، بی سرپرست و یا تک سرپرست هستن. این چنین خانواده هایی ، معمولاً با مشکلاتی مواجه می شوند. مشکلات و دشواریهای خانوادگی، در شرایط دیگری نیز پیش می آید. مثلاً وقتی که در بین افراد خانواده، فردی معتاد است، تعداد افراد خانواده زیاد هستن و یا روابط خانوادگی متشنج است. اگر چه همه این عوامل مشکل آفرین هستن، اما باید بدانی که برای هر مشکلی یک راه حل درست و منطقی وجود دارد. استفاده از مواد اعتیاد آور ، قطعاً راه حل این مشکلات نیست و بر این دشواری ها خواهد افزود.
چنانچه تو با یکی از این مشکلات مواجه هستی به چگونگی رفع آن ها فکر کن، با مشاور مدرسه یا یک بزرگتر مورد اعتماد مشورت کن. مطمئناً راه حل مناسبی برای حل مشکلات خودت پیدا می کنی.
اعتیاد راه حل مشکلات نیست.
در خانواده های پرتنش روابط عاطفی بین اعضا کاهش می یابد و احتمال گرایش آنان به اعمال بزه کارانه و مواد اعتیاد آور بسیار بیشتر است.
آیا در زندگیت برنامه ریزی داری؟ اوقات بیکاری ات را چطور می گذرونی؟ اگر برای زندگیت برای اوقات کاری و اوقات بیکاری ات برنامه نداری، مواظب باش ،چون این خودش یک زنگ خطره.
به چیزهایی که علاقه داری فکر کن، استعدادهای خودت رابشناس و سعی کن زندگیت را با چیزهایی که تو را سرگرم می کنه و دوستشون داری، پر کنی. مثلاً عده ای از بچه هابه ورزش روی میارن، عده ای دیگر مطالعه در کتابخانه ها و فرهنگسرا ها را ترجیح میدن، بعضی از جوانان به کارهای هنری مثل تئاتر، موسیقی... می پردازن و یا به کلاسهای مختلف میرن. تو چکار می کنی؟ پرداختن به کوه نوردی، شنا، اردو و مسابقات فرهنگی،ورزشی و مطالعه.. می تونه تو را از خطر اعتیاد حفظ کنه.
خیلی خوبه که برای هر روزمان، یک برنامه مشخص داشته باشیم و آن را هما ن روز انجام بدهیم.
رفرانس: ستاد مبارزه با مواد مخدر
http://www.sahand272.blogfa.com/
http://www.rs272.parsiblog.com/
WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI
با استفاده از روش کنترل شخصی قند خون شما می توانید در هر ساعت از شبانه روز از مقدار قند خون مطلع شوید ولی قادر به این پیش بینی نیستید که قند خون شما روی هم رفته طی ماههای گذشته چقدر بالاتر از مقدار طبیعی بوده است. آزمایش "هموگلوبین A1C" دقیقاً همین کار را انجام می دهد. در واقع این آزمایش بهترین وسیله بریا ارزیابی بلند مدت قند خون طی 3-2 ماه اخیر است. این آزمایش به شما و پزشک معالجتان نشان می دهد که برنامه درمان و کنترل دیابت شما تا چه حد موفقیت آمیز بوده است. مزیت دیگر آزمایش هموگلوبین A1C اینست که می توان مشکلاتی مانند قند خون بالای بعد از غذا و یا در طول شب را که گاهی اوقات توسط اندازه گیری با گلوکومتر تشخیص داده نمی شود به خوبی شناسایی کند.
در توضیح این آزمایش باید گفت که اصولاً هموگلوبین یکی از پروتئین های داخل گلبول های قرمز است و وظیفه حمل اکسیژن در خون را بر عهده دارد. هموگلوبین نیز مانند تمام پروتئین های دیگر بدن با قندها از جمله گلوکز ترکیب می شود. این ترکیب تا زمانی که گلبول قرمز در خون زنده است (تقریباً 120 روز) پایدار می باشد و این اساس آزمایش هموگلوبین A1C را تشکیل می دهد که هر چقدر میزان قند خون شما در طول 3-2 ماه گذشته بالاتر از مقدار طبیعی باشد، درصد هموگلوبین A1C خون شما با گلوکز ترکیب شده است نیز بیشتر خواهد بود. به عنوان مثال مقدار هموگلوبینA1C بین 6، 7و 8 درصد به ترتیب بیانگر قند خون 120mg/dlو 150mg/dlو 180mg/dl طی 3-2 ماه گذشته است.
در افراد دیابتی مقدار هموگلوبین A1C که با گلوکز ترکیب شده است کمتر از 6 درصد می باشد. در افراد مبتلا به دیابت این درصد بر اساس نحوه کنترل دیابت و قند خون متفاوت است. هموگلوبین A1C کمتر از 7 درصد بیانگر کنترل دیابت و قند خون می باشد و مقادیر بالای 8 درصد نشان می دهد که شما باید در روش درمان دیابت خود تجدید نظر کنید. بنابراین هدف از درمان موفق دیابت رساندن مقدار هموگلوبین A1C به کمتر از 7 درصد می باشد. البته تحقیقات نشان داده اند که کاهش مقدار هموگلوبین A1C به هر میزان باعث کاهش عوارض بلند مدت دیابت خواهد شد و این امر به مقدار هموگلوبین A1C اولیه بستگی ندارن.
» مقادیر ایده آل هموگلوبین A1C در سنین مختلف
مقدار ایده آل هموگلوبین A1C در سنین مختلف متفاوت است. به عنوان مثال از آنجایی که هر چه مقدار این هموگلوبین پایینتر باشد، احتمال بروز حملات هیپوگلیسیمی (پایین افتادن قند خون) نیز بیشتر خواهد بود، در کودکان قبل از سنین دبستان که وجود قند خون پایین برای سلول مغزی در حال رشد خطرناک و مضر است مقدار ایده آل هموگلوبین A1C نسبت به افراد در سنین بالاتر بیشتر است. در ادامه مقادیر ایده آل و هدف هموگلوبین A1C در سنین مختلف آورده شده اند:
» آیا آزمایش هموگلوبین A1C را باید در ساعات مشخصی از روز یا بصورت ناشتا انجام داد؟
آزمایش هموگلوبین A1C را می توان در هر ساعتی از شبانه روز انجام داد و نیازی به ناشتا بودن نمی باشد. همچنین نتیجه این آزمایش بر خلاف آزمایشهای شخصی قند خون ارتباطی با نوع تغذیه و فعالیت بدنی و یا وعضیت روحی شما در روز آزمایش ندارد؛ ولی اگر شما دچار هرگونه کسالت بیماری هستید بهتر است انجام آزمایش هموگلوبین A1C را به روز دیگری موکول کنید. زیرا این احتمال وجود دارد که آزمایش به طور کاذب بالا برود.
» تفاوت نتایج آزمایش هموگلوبین A1C در آزمایشگاههای مختلف
از آنجایی که روشهای اندازه گیری هموگلوبین A1C در آزمایشهگاههای مختلف متفاوت است، نتایج این آزمایش نیز متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال در یک آزمایشگاه ممکن است نتیجه 6 درصد به عنوان نتیجه طبیعی و در دیگری به عنوان قند خون بالا طلقی شود. بنابراین همیشه با پزشک خود در مورد نتیجه آزمایش هموگلوبین A1C مشورت کنید و همچنین آگاه باشید که با تعویض ازمایشگاه ممکن است نتیجه آزمایش A1C نیز تغییر کند. پس همیشه یک آزمایشگاه مشخص را برای انجام این آزمایش در نظر بگیرید.
» آیا آزمایش هموگلوبین A1C می تواند جایگزین آزمایشهای روزانه شود؟
در پایان ذکر این نکته لازم است که آزمایش هموگلوبین A1C به هیچ عنوان جایگزین آزمایشهای روزانه شخصی قند خون نمی شود و نمی تواند به عنوان مثال آنرا مبنای اضافه یا کم کردن مقدار تزریق روزانه انسولین قرار داد. در واقع جهت کنترل موثر دیابت انجام مرتب آزمایش شخصی قند خون و نیز آزمایش هموگلوبین A1C هر 3-2 ماه یکبار، هر دو به یک اندازه از اهمییت برخوردارند
مقادیر ایده آل هموگلوبین A1C در سنین مختلف | |
بالای 18 سال | کمتر از 7 درصد |
بین 18-12 سال | کمتر از 8 درصد |
بین 12-6 سال | کمتر از 8/5 درصد |
زیر 6 سال | کمتر از 9 درصد |
http://www.rs272.parsiblog.com/
WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI
Ketoacidosisکتواسیدوز دیابتی یک خطر
در مواقعی که هیچگونه ترشح انسولین وجود ندارد و یا ترشح آن بسیار کم است، در اثر شکسته شدن بیش از حد ذخایر چربی مقدار اسید چرب خون(که همان مواد سازنده چربی خون است) به طرز خطرناکی بالا می رود. این اسید های چرب اضافی در کبد به ((اجسام کتون)) از جمله ((استون)) تبدیل می شوند. اجسام کتونی در عین حال که به عنوان سوخت مورد استفاده سلول های بدن مخصوصاً سلول های مغزی قرار می گیرند، خاصیت اسیدی نیز دارند و تجمع آنها در خون منجر به وضعیتی می شود که به((کتواسیدوز دیابتی)) معروف است. در این حالت علاوه بر خون در ادرار نیز اجسام کتونی دیده می شود.
اکثر بیماران فکر می کنند که کتواسیدوز دیابتی تنها در شروع دیابت نوع 1 تظاهر می کند در حالی که آمار نشان می دهند درصد بالایی از بیماران دیابتی بستری شده به علت کتواسیدوز قبلاً به دیابت مبتلا بوده اند. پیشرفت کتواسیدوز به طور تدریجی و ظرف چند ساعت صورت می گیرد. در واقع اجسام کتونی حدود 12-4 بعد از ظاهر شدن در ادرار، در خون تجمع پیدا می کنند. به همین خاطر است که تشخیص زود هنگام کتواسیدوز از طریق انجام آزمایش کتون ادرار اهمییت بسیار زیادی برخوردار است.
» دلایل عمده ایجادکننده کتواسیدوز دیابتی
دو دلیل عمده ایجاد کننده کتواسیدوز دیابتی عبارتند از :
» علائم هشداردهنده کتواسیدوز دیابتی
احساس خستگی و تشنگی دائم، پوست خشک و برافروخته، حالت تهوع، استفراغ، درد شکم، تنفس غیر طبیعی (سریع و عمیق)، استشمام بوی استون از دهان، احساس گیجی، کاهش سطح هوشیاری و در موارد شدید بیهوشی کامل و کما.
کتواسیدوز یکی از اوژانس های دیابت است و احتمال وقوع آن در افراد مبتلا به هر دو نوع دیابت 1و 2 وجود دارد (البته در دیابت نوع 2 این احتمال کمتر است). بنابراین لازم است تا این افراد با اصول پیشگیری از کتواسیدوز آشنا باشند و آنها را دقیقاً رعایت کنند. یکی از مهمترین این اصول اندازه گیری کتون ادرار است.
آزمایش کتون ادرار با استفاده از نوار های مخصوص انجام می شود. بدین صورت که شما نوار را وارد ظرف ادرار تازه خود می کنید و بعد از گذشت چند ثانیه(معمولاً 15ثانیه) و تغییر رنگ نوار، از روی مقایسه آن با رنگهای استانداردی که در دیواره شیشه محتوی نوارها آورده شده اند می توانید مقدار کتون کتون ادرار خود را به صورت تقریبی (کم، متوسط و زیاد) حدس بزنید.
شما باید حتماً یک بسته نوار آزمایش کتون ادرار را که تاریخ انقضای آن نگذشته باشد همیشه در خانه و نیز همراه خود در مسافرت داشته باشید تا بتوانید در مواقع لزوم از آن استفاده کنید. همچنین به خاطر داشته باشید که این نوارها باید حداکثر ظرف 6 ماه بعد از باز کردن در شیشه مصرف شوند. در غیر این صورت بعد از این مدت حساسیت خود را از دست خواهند داد. بنابراین همیشه از تاریخ باز کردن در شیشه را بر روی آن قید کنید.
» نقوص عمده ای که اکثر خانواده ها در مورد آزمایش کتون ادرار به آن دچار هستند
سه نقص عمدهای که اکثر خانواده ها در مورد آزمایش کتون ادرار دچار آن هستند شامل موارد زیر می باشد:
» موارد استفاده نوارهای آزمایش کتون ادرار
به طور کلی از نوار های آزمایشی کتون ادرار در موارد زیر استفاده می شود:
شما باید هر زمان که نتیجه آزمایش کتون ادرار متوسط یا زیاد است (چه شب و چه روز) پزشک معالج خود را در جریان بگذارید (برای این اوقات همیشه تلفن تماس ضروری با پزشک خود را به همراه داشته باشید) تا دستورات لازم در این زمینه به شما داده شود. نکته مهم در اینجاست که اگر کتون موجود در ادرار در مراحل اولیه تشخیص داده نشود(مخصوصاً هنگام کسالت و بیماری) اجسام کتونی در خون تجمع پیدا کرده، منجر به بروز کتواسیدوز دیابتی می شوند.
اگر آزمایش کتون ادرار به موقع انجام گردد، در موارد لزوم( وجود مقادیر متوسط یا زیاد کتون ادرار ) به پزشک اطلاع داده شود و اقدامات لازم ( معمولاً افزایش مقدار ا نسولین تزریقی و نوشیدن مایعات فراوان ) صورت بگیرد، موارد بستری بیماران دیابتی به علت کتواسیدوز دیابتی به حداقل خواهد رسید.
http://www.rs272.parsiblog.com/
WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI
دیابت وسوالات رایج دیابتیها
انتخاب و تدوین : دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) اورمیه
موضوع: دید (بینایی)
من حالت تهوع، ضعف و لرزش دارم و تار میبینم. با وجود اینکه صبحانه مختصری می خورم اما باز این اتفاق می افتد. به دکتر مراجعه نکرده ام و آزمایش دیابت هم ندادهام ولی در خانواده ما ارثی است.آیا این ها علائم دیابت هستند؟ اگر اینطور است، کدام نوع، خفیف یا شدید؟ آیا باید توسط دکتر آزمایش بشوم؟[مشاهده جواب]
موضوع: علائم بیماری
در خانواده ما دیابت نوع 2 شایع است. من به این بیماری مبتلا نیستم. اما اخیراً تجربه برخی از علائم ذکر شده در لیست شما را داشته ام. می دانم که باید به دکتر مراجعه نمایم! سوال من این است: اخیراً متوجه ورم هایی در ناحیه زانو و قوزک پاهایم شده ام. من در منطقه ای گرمسیر زندگی می کنم. همچنین بدون هیچ علت مشخصی در زیر انگشت شست پایم خونریزی داشتم و بعد ناخن آن کنده شد. یک نفر به من گفت که این ها از علائم دیابت است. آیا این حقیقت دارد؟[مشاهده جواب]
موضوع: قند خون بالای 160
آیا ممکن است قند خون یک فرد غیردیابتی هم بعد از خوردن غذا، بالای 160 باشد؟[مشاهده جواب]
موضوع: استفاده انسولین برای دیابت نوع 2
من مبتلا به دیابت نوع 2 هستم. دکتر از من خواسته که برای کنترل قند خونم استفاده از انسولین را شروع کنم.من شنیدهام که اگر یکبار از آن استفاده کنی، دیگر نمیتوانی آن را قطع کنی. آیا این موضوع حقیقت دارد؟ چون هدف من این است که آنقدر روی آن کار کنم تا بتوانم با رژیم غذایی و ورزش از شر آن خلاص شوم و قند خونم را کنترل کنم.[مشاهده جواب]
محل های تزریق انسولین
آیا درست است که بدن فقط 7 واحد انسولین تزریق شده در یک محل را جذب می کند؟ بنابراین تزریق های متعددی برای جذب کل مقدار انسولین مورد نظر لازم است؟[مشاهده جواب]
محل تزریق انسولین
من از ابتدا روزی 2 بار روی شکم انسولین تزریق می کردم. تقریباً 3 سال گذشته است و حالا تمام شکم من شل شده و قسمت اطراف نافم هم برجسته شده است. این علائم از زمانی که تزریق در این منطقه را شروع کردم به وجود آمده است. آیا می توانم جلوی ادامه این روند را بگیرم؟ من الان حتی در ورزش کردن هم دچار تردید شده ام و می ترسم عضلاتم هم درگیر شوند و محل تزریق سفت تر شود.[مشاهده جواب]
تکرار ادرار
چقدر مایعات باید مصرف کنم؟ من در طول روز هر 3-1 ساعت یکبار و در طول شب هم 5-3 بار به دستشویی می روم. آیا می توانم با نوشیدن مایعات کمتر آن را کنترل کنم. (مثلاً 8-7 لیوان آب در روز بخورم)[مشاهده جواب]
موضوع: غذا های کمک کننده به کاهش قند خون
همسر من می خواهد هر چیزی که دوست دارد بخورد. من نمی توانم قند خونش را پایین بیاورم. امروز صبح 239 بود. در حالی که دیشب بستنی و کیک خورده بود و به حرف من هم گوش نداده بود. من چه غذاهایی را می توانم به او بدهم تا قندش را پایین بیاورد؟[مشاهده جواب]
موضوع: اثرات و عوارض طولانی مدت قند خون پایین
عوارض طولانی مدت قند خون پایین به طور مداوم چیست؟مشاهده جواب]
چرا صبح ها قند خون افزایش می یابد؟
امروز صبح قند خون من 211 بود و یک ساعت بعد 239. ولی من از ساعت 10 شب گذشته چیزی نخورده بودم. چرا سطح قند خون من بالا می رود در حالی که نه چیزی خوردم و نه نوشیدم؟
آیا گرما قند خون را افزایش می دهد؟مشاهده جواب]
آیا هوای گرم موجب افزایش قند خون می گردد؟[مشاهده جواب]
آبنبات بدون شکر
مادر بزرگ من دیابت نوع 2 دارد ولی می خواهد بداند که چه مقدار آبنبات بدون قند می تواند مصرف کند؟ [مشاهده جواب]
بهترین زمان خوردن صبحانه
مدرس دیابت من یکسال قبل به من گفت که در فاصله 1 تا 5/1 ساعت بعداز بیدار شدن از خواب صبحانه بخورم. من نمی توانم به محض بیدار شدن از خواب چیزی برای خوردن آماده کنم، اگر 2 ساعت دیرتر صبحانه بخورم مشکلی پیش می آید؟[مشاهده جواب]
شیر
لطفا تأثیر شیر سویا بر روری قند خون را با شیر بدون چربی مقایسه کنید؟ [مشاهده جواب]
آیا باید شکلات را کنار بگذارم؟
من همیشه نگرانم که اگر مقدار زیادی شکلات بخورم به دیابت نوع 2 مبتلا شوم. دیابت نوع 2 در خانواد? من ارثی است و من هم عاشق شکلاتم ولی الان 40 سال دارم و کنجکاو هستم بدانم که آیا باید مصرف شکلات را کنار بگذارم؟[مشاهده جواب
هله هوله ها
من نمی توانم در مقابل خودم را کنترل کنم. الان دوباره اضافه وزن پیدا کرده ام. زمانی که به دیابت مبتلا شدم، وزن من خیلی زیاد بود. داروی زیادی مصرف نکردم. مدت چند سال است که سیگار هم می کشم. من فقط هنگام ورزش خیلی خسته می شوم و هر چیزی که می بینم می خورم. در واقع به خوردن هله هوله ها معتادم. من می دانم که خودم مقصرم و نه هیچ کس دیگر.[مشاهده جواب]
اندازه گیری محتوای نشاسته ای غذاها
من فقط نتایج آزمایشگاهی قند خون صبحم را که از دکتر گرفتم، دارم که مقدار آن 298 بود. وای! من سعی می کنم که این نتیجه را اصلاح کنم. من در طول یک روز چه مقدار نشاسته باید مصرف کنم؟ من حالا 100 کیلوگرم وزن دارم و اخیراً در حال کاهش وزن هستم [مشاهده جواب]
موضوع: زمینه ارثی
آیا دیابت نوع 1، از پدر به فرزند (جنین) به ارث میرسد؟ [مشاهده جواب]
:استعمال دخانیات
من فقط شنیده ام که استعمال دخانیات برای دیابتی ها مشکل زاست. چرا؟ من روزی 4پاکت سیگار میکشیدم، ولی الآن 20 سال است که ترک کرده ام، ممکن است که مشکلات دیابتی من ناشی از آن باشد؟ [مشاهده جواب
موضوع : کتواسیدوز دیابتی
آیا کتواسیدوز در دیابت باعث شدید تر شدن بیماری می گردد؟ آیا باعث کم شدن حافظه می شود؟ آیا می تواند آسیبی به مغز نیز برساند؟[مشاهده جواب
موضوع : آیا من دیابت دارم ؟
من 36 سال دارم و 110 کیلو گرم هم وزن دارم. گاهی وقت ها ناگهان احساس ضعف و لرز می کنم و تنها راه بر طرف شدنش هم مصرف مواد شیرین است. آیا این بدین معنی است که من دیابت دارم یا در آینده مبتلا می شوم؟
مشاهده جواب]
http://www.rs272.parsiblog.com/
WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI
تصورات اشتباه در مورد دیابت
انتخاب و تدوین : دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) اورمیه
WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI